عطر نسیم نیمه شب ، می پیچه تو اتاق من
می شینه نرم و مهربون ، رو خاطرات داغ من
خوابو می گیره از چشام ،برگارو می ریزه زمین
کوچه تو خواب مبهمه ، بارون نشسته تو کمین
انگار خودم نیستم دیگه ، انگار یه آدمِ دیگه َم
سبکتر از همیشه ام ، احساسمو چطور بگم؟
زمستونه ولی هوا ، هوای فصل پنجمه
تموم خاطرات من ، انگار تو این هوا گمه
خالی تر از همیشه ام احساسمو نمی دونم
می رم کنار پنجره ، بدجوری گیج و حیرونم
پر می کِشه روح از تنم ، باور نمی کنم خودم
اتاقو خالی می بینم ، شاید که دیوونه شدم
از کوچه ها ، پس کوچه ها ، از خاک این آدمکا
دارم می رم ، پر می کِشم ، بی دغدغه ، چه بی صدا!
جدا شده روح از تنم ، دور شدم از خاک زمین
من پُرم از عطر نسیم ، سلام خدا ! منو ببین!!!
نظرات شما عزیزان:
Oodi3 |